loading...
__سرزمین همیشه سبز ما یک رویای زیباست برای من و تو__
میلاد بازدید : 123 پنجشنبه 08 اردیبهشت 1390 نظرات (0)

از یارو می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under !!!

 
جشنواره ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

جشنواره فيلمهاي ايرانسل: من ترانه ديگه شارژ ندارم، در جستجوي آنتن، چند ميگيري اس.ام.اس ندي؟؛ شبا آنتن نميده آيدا

 
صرفه جويي ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
 

شرکت گاز از مشترکين تلفن همراه درخواست کرد ازفرستادن SMSهاي خنک جدأ خودداري کنند، تا در مصرف گاز صرفه جويي شود!

 
التماس ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

التماس غضنفر به عابر بانک : غلط کردم، پول نمیخوام فقط گواهى نامه ام رو پس بده

 
کلید اسرار! ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو میره کمیته امداد، هیچی بهش نمیدن،میگه: واگذارتون کردم به کلید اسرار! (مزخرف ترین سریال دنیا)

 
مختار ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو می ره کوفه ضریح مختار را می گیره و می گه دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!

 
غضنفر به پيك نيك ميرود ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

غضنفر با زنش میرن پیك نیك. زنش میگه: بشینیم زیر اون درخت. غضنفر میگه نه! همین وسط جاده امن‌تره! زود پتو رو بنداز!
زنش میگه: آخه اینجا ماشین میزنه بهمون! ولی غضنفر با اصرار وسط جاده پتو رو پهن می‌کنه و دو نفری می‌شینند وسط جاده!
بعد از مدتی یه كامیون میاد طرفشون هر چی بوق میزنه، اونا از جاشون تكان نمیخورن، كامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت. غضنفر به زنش میگه: دیدی گفتم وسط جاده امن‌تر! اگه زیر اون درخت بودیم الان هر دومون مرده بودیم!

 
شکار ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یه روز یه خالی بند میرسه به اون یکی میگه: رفتم شکار هفت تا خرگوش گرفتم پنج تا آهو و سه تا شیر
یارو گفت فقط همین!
گفت: مگه با یه تیر بیشتر از اینم میشه زد!
یارو گفت: اوه تازه تفنگم داشتی

 
شانس ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو 1000 تومنی پیدا میکنه میبینه وسطش سوراخه میگه بخشکی شانس وسطش گوشه نداره!

 
پشه ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

غضنفر روشنفکر میشه پشه ها دور سرش جمع میشن

 
یکی بپز ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

اصفهانیه صبح از خواب پا میشه به زنش میگه: خانوم دوتا تخم مرغ بپز من میرم بالا پشت بوم این آنتنو درست کنم. میره بالا پشتبوم پاش لیز میخوره
میُفته پایین. وسط راه که داشته میافتاده داد میزنه: خانوم یکی بپز ... یکی بپز!

 
شیر خوردن ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یه روز یه مرده ای می میره از پسرش می پرسن که چی شد پدرت مرد؟

پسر می گه:شیر خورد مرد

بهش می گن یعنی چه؟ چطوری؟

میگه داشت شیر می خورد گاوه نشست

 
حركت ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو جلوی دختره ميخوره زمين , ميگه حركتو داشتي ؟!

 
رگ به رگ ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو سر كنكور يه كم فكر ميكنه مغزش رگ به رگ ميشه....

 
مسابقه اسب‌دواني ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

در مسابقه اسب‌دواني یه نفر صد هزار دلار روي اسب شماره 28 شرط‏بندي كرد و اتفاقا برنده 500 هزار دلار شد.
مسئول برگزاري مسابقه از او پرسيد: چطور اين همه پول رو روي اسب شماره‌ 28 شرط‏بندي كردي؟
گفت: ديشب خواب ديدم كه دائما جلوي چشمم يك عدد 6 و يك عدد 8 مي‏آد.
مسئول برگزاري پرسيد: 6 و 8 چه ربطي به 28 داره؟
یارو گفت: مگه شيش هشت تا 28 تا نمي‏شه؟

 
مواد ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو ده هزار تومن تو جيبش بوده مي‌خواسته بره مواد بگيره. تو راه نيرو انتظامي رو ميبينه، یواشکی پولا رو پرت ميكنه تو جوب!

 
توله سگ ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

به يه مرده مي گن: با توله سگ جمله بساز؟ مي گه : طول سگ ضرب در عرض سگ، مساوي است با مساحت سگ!

 
سوال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

يارو رو مي‌برن زير سوال، له ميشه!

 
سي دي ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

به يارو ميگن با سي دي جمله بساز ميگه خونتو خراب كردم. ميگن پس سي ديش کو ميگه سي ديشو فردا ميارم ببيني!

 
آشغال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

يارو آشغال ميره تو چشماش سره ساعت 9 ميشينه دم در!

 
پرتغال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

يارو پرتغال پوست ميکنده خدا خدا ميکرده توش موز باشه!

 
آتش نشان ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو ميخواسته آتش نشان بشه. توي آزمون استخدامي ازش مي پرسند اگر جنگل آتش بگيره و اون اطراف آب نباشه چه کار ميکني؟ یارو ميگه: هيچي تيمّم ميکنيم!

 
ماهیگیری ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

پلیسه به یارو : مگه نمی دونی اینجا ماهیگیری ممنوعه؟
یارو : ولی تابلو نزدین
پلیس: نزدیم که نزدیم ، زود باش از روی آکواریوم باغ وحش بیا پایین!

 
آژانس ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

يه روز یارو ، البرادعی رييس سازمان آژانس اتمي رو ميبينه ميگه آقا ببخشيد شما دكتريد يارو ميگه آره . یارو مي گه شما اگه دكتريد چرا تو آژانس كار ميكنيد!

 
نفهمیدم ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست. با خودش میگه من کی رفتم خودم نفهمیدم؟!

 
لاین مخالف ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یارو داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج در تردد هستند مواظب باشن یه اتوموبیل در لاین مخالف در حرکت است" یارو همینجور که داشته فرمونو اینور اونور میکرده میگه : لامصبا یکی دوتام نیستن ...

 
قهرمان ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

یه مرده تو رستوران غذاش و مي زاره روي ميز و مي ره دستشويي براي اينكه كسي به غذاش دست نزنه يه يادداشت مي زاره كنارش كه كسي به غذاي من دست نزنه زيرش هم امضا مي كنه قهرمان بوكس. بعد مياد مي بينه غذاش نيست و جاش يه يادداشته كه نوشته: من غذات و بردم. قهرمان دو !

 
مختار ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

آخرين خبر

به گزارش خبر گذاري غضنفر نيوز گروهي از همشهريان…! براي پيوستن به مختار عازم کوفه شدند!
 

 
همیشه شاد باشید ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

غضنفر ميخواسته بره بهشت زهرا، ‌گل گيرش نمياد كمپوت مي‌بره!!!

 
جوک داغ ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه

 

یارو صبح از در خونه مياد بيرون، ميبينه سر كوچه يك پوست موز افتاده، با خودش ميگه: اي داد بيداد، باز امروز قراره يك زميني بخوريم!!!
 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 1,614